۱۳۸۸ آبان ۲۷, چهارشنبه

نقبی به ناشناخته ها

در ودا ها (کتب مقدس آیین هندو ) گفتاری داریم بدین مضمون : " تو نیازمند رهایی هستی ، رهایی از شناخته و دانسته ."
دیپاک چوپرا (متخصص پیشرو پزشکی ذهن/ بدن ) می گوید : “شناخته ،قالب سفت و سخت شر طی شدن های گذشته و نوعی دام است . اگر بخواهیم از این دام رها شویم باید در هر لحظه از زندگی به سوی ناشناخته گام بر داریم تا آنگاه در قلمرو ناشناخته آن چه را می خواهیم بیافرینیم ، زیرا ناشناخته گستره همه ی امکانات است . تنها چیزی که باید از آن ترسید شناخته است ، زیرا دام شناخته است نه ناشناخته . نا شناخته تمام گزینه های پیش روست.
راه چاره این است که همواره وارد میدان شویم و به دنبال ناشناخته برویم . پیوسته در جست و جوی چیزی باشیم که میتوان آنرا آگاهی ژرف نامید ، یعنی دانشی که به ما کمک می کند به دنیا با نگاهی گسترده تر و ژرف تر بنگریم و رویداد ها را با این نگاه تعبیر و تفسیر کنیم .
و بیاموزیم که چگونه از تعبیر ها و تفسیر ها ی خود آگاه باشیم . بسیار مهم است که مردم به دلیل برخی پاسخ های شرطی تداعی عصبی ، در واقعیتی بسته و محدود مانده اند . پس کافی ست آن را با پاسخ شرطی تداعی عصبی دیگری جایگزین کنند .بسیار مهم است که به مردم این آگاهی را ببخشیم که هرچه در زندگی از سر می گذرانند در نتیجه ی تعبیر ها و تفسیر ها و یادواره های معینی است که در آن وا مانده اند ، پس کافی ست آن ها را تغییر دهند ."
در ادامه این مطلب مقاله " جزء جاودان وجود" را خواهم آورد ، اما میخواهم قبل از آن به این موضوع فکر کنید که :دلیل اینکه ما انسانها از ناشناخته ها میگریزیم چیست ؟ من این سوال را در برچسب "پرسشهای کوانتومی" تحت عنوان "گریز از ناشناخته" نیز میگذارم.